{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
چشم بَـــــسته از فرسنگ ها می شناسمت…! این تَـــــلاشت برای گم شُــدن مَــرا می خنداند…
عادتم داده خیال تو که تنها نشوم،یاد من هم نکنی باز به یادت هستم
دختر: به تاوان دلم که شکسته شد دل هارا میشکنم،گناهش پای دلی که دلم راشکست... پسر عاشق: آنان که عشق من را به بهانه ی عشق دیگر گم کردند ! باشد که این بهانه سایه نفرینی باشد بر خط به خط کتاب زندگیش.
گویند خدا همیشه با ماست ای غم نکند خدا تو باشی
سلامتی اونایی که همدم تنهاییشون فقط و فقط یه گوشیه و یه هندزفری
گرگ هم با محبت رام می شه تنها موجودی که با محبت هــــــــــــــــــار می شه انسانه ... بهش رسیدم که میگم هار شدم ولش کردم از محبت زیادی حالا دارم به روزگار سگ میفتم.خداکنه حلالم کنه فقط همین
زخمی بر پهلویم هست ، روزگار نمک می پاشد و من پیچ و تاب می خورم و همه گمان می کنند که من می رقصم
به سلامتي اوني كه آرزو بود.. نفس بود.. آرامش بود.. رويا بود.. ولي خاطره شد.. بغض شد.. درد شد.. كابوس شد..
جريان جيست؟ هيجكاه بيدا نميشود اجساد اشخاصي كه ادعا دارند برايمان ميميرند!
جه ساده بودم كه فكر ميكردم به دورم ميكردند افرادي كه دورم ميزدند.
دیـروز یـڪـﮯ بـ.هـم گـُفتــ برو بمیــ ــر... خواسـتم بگیـرم بَغلـش کـُنم ُ ببوسمشــــ ... مُدتـ.هـآ بـود ڪسـﮯ وآسـَم هـمچیـن آرزو ﮯ قشنگـﮯ نکـرده بـود ..
این بـــار کــــه آمدی دستانت را روی قلبم بـــگذار تـــــا بفهمی این دل با دیدن تــو نمی تپد ...میلـرزد
اینو بدون که : بدون من هوا سرده الان گرمی نمی فهمی !
ای غصه مرا دار زدی خسته نباشی آتش به شب تار زدی خسته نباشی ای غصه دمت گرم که در لحظه شادی با رگ رگ من تار زدی خسته نباشی (از طرف تندیس تنهایی)
گفتم دوست نداشتم اما هیچ کس باور نکرد که شاید من دوست نداشته باشم....
کنم هرشب دعایی کز دلم بیرون رود مهرت ولی آهسته میگویم، خدایا بی اثر باشد
چشم بَـــــسته از فرسنگ ها می شناسمت…! این تَـــــلاشت برای گم شُــدن مَــرا می خنداند…
عادتم داده خیال تو که تنها نشوم،یاد من هم نکنی باز به یادت هستم
دختر: به تاوان دلم که شکسته شد دل هارا میشکنم،گناهش پای دلی که دلم راشکست... پسر عاشق: آنان که عشق من را به بهانه ی عشق دیگر گم کردند ! باشد که این بهانه سایه نفرینی باشد بر خط به خط کتاب زندگیش.
گویند خدا همیشه با ماست ای غم نکند خدا تو باشی
سلامتی اونایی که همدم تنهاییشون فقط و فقط یه گوشیه و یه هندزفری
گرگ هم با محبت رام می شه تنها موجودی که با محبت هــــــــــــــــــار می شه انسانه ... بهش رسیدم که میگم هار شدم ولش کردم از محبت زیادی حالا دارم به روزگار سگ میفتم.خداکنه حلالم کنه فقط همین
زخمی بر پهلویم هست ، روزگار نمک می پاشد و من پیچ و تاب می خورم و همه گمان می کنند که من می رقصم
به سلامتي اوني كه آرزو بود.. نفس بود.. آرامش بود.. رويا بود.. ولي خاطره شد.. بغض شد.. درد شد.. كابوس شد..
جريان جيست؟ هيجكاه بيدا نميشود اجساد اشخاصي كه ادعا دارند برايمان ميميرند!
جه ساده بودم كه فكر ميكردم به دورم ميكردند افرادي كه دورم ميزدند.
دیـروز یـڪـﮯ بـ.هـم گـُفتــ برو بمیــ ــر... خواسـتم بگیـرم بَغلـش کـُنم ُ ببوسمشــــ ... مُدتـ.هـآ بـود ڪسـﮯ وآسـَم هـمچیـن آرزو ﮯ قشنگـﮯ نکـرده بـود ..
این بـــار کــــه آمدی دستانت را روی قلبم بـــگذار تـــــا بفهمی این دل با دیدن تــو نمی تپد ...میلـرزد
اینو بدون که : بدون من هوا سرده الان گرمی نمی فهمی !
ای غصه مرا دار زدی خسته نباشی آتش به شب تار زدی خسته نباشی ای غصه دمت گرم که در لحظه شادی با رگ رگ من تار زدی خسته نباشی (از طرف تندیس تنهایی)
گفتم دوست نداشتم اما هیچ کس باور نکرد که شاید من دوست نداشته باشم....
کنم هرشب دعایی کز دلم بیرون رود مهرت ولی آهسته میگویم، خدایا بی اثر باشد
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}